پردیس شهید مدرس سنندج

مصاحبه ای با سید محمد فواد ابراهیمی؛

استاد و پیشکسوت و مولف بیست و هشت جلد کتاب در ظرف یکسال

اپ 28 عنوان کتاب در مدت یک سال؛ رکوردی برای چاپ در کتاب گینس

 

روابط عمومی پردیس شهید مدرس سنندج، طی مصاحبه ای با آقای سید محمد فواد ابراهیمی که از پیشکسوتان دروس ریاضی و کامپیوتر (مراکز تربیت معلم) دانشگاه فرهنگیان کردستان می باشند، قریب به 15 سال است بازنشسته شده اند ایشان با این وصف دست از فعالیت معلمی خود دست نکشیده است  و به تألیف چندین کتاب و مواردی که در متن مصاحبه بدان می پردازیم  توجه همه مخاطبین پورتال پردیس شهید مدرس را جلب می نمایم:

 

خودتان را معرفی کنید؟

 

اینجانب سیدمحمدفواد ابراهیمی فرزند سیدمحمدناصر در سال 1334 شمسی در صلوات آباد سنندج در خانواده ای اهل علم به دنیا آمدم. پس از تحصیلات ابتدائی برای ادامه به شهر سنندج مراجعه و تا اخذ درجه ی لیسانس در رشته ی ریاضی مشغول به کسب دانش شدم. بعد مسیر معلمی را عاشقانه در پیش گرفته و تا سال 1386 شمسی به تدریس علوم ریاضی و کامپیوتر پرداختم. علاقه ی بسیار زیادی به مطالعه و کتابت داشته و ضمن تدریس مرتب به مکتوب نمودن افکار و اندیشه هایم مبادرت و صدها هزار برگ نوشته در زمینه های مختلف علمی دارم. 

 

شما یک نویسنده و پژوهشگر بیش از هزار اثر در زمینه های مختلف هستید. در این زمینه توضیحاتی بفرمائید؟

 

در زمان تحصیل، قلم در دستم آرام و قرار نداشت و همواره انشاهایم مورد توجه دیگران بود و راجع به هر موضوعی که در محیط خود با آن روبه رو می شدم قلمفرسائی می کردم.

حتی در موقع خواب، قلم و کاغذ کنار رختخواب می گذارم تا رویاها و خواب هائی را که می بینم، بلافاصله پس از پریدن از خواب یادداشت نمایم. دائماً در حال فکر کردن بوده و ماشین فکری من یک ثانیه خاموش نمی گردد. در حالی که راه می روم و یا در مسافرت هستم، مرتب مشاهدات و شنیده ها را روی کاغذ ثبت می کنم. امکان ندارد بدون کاغذ و مداد در جائی حضور یابم.

 

موقع مطالعه ی کُتب و نشریات نُت برداری می کنم و چکیده های نغز و بامعنی را در دفاتری تحت نام  My Documents Foad به ثبت می رسانم. تعداد این دفاتر خیلی زیاد و حجم نوشته ها از حد تصوّر خارج است. پس از تاٌسیس  MPT-FOAD  در صلوات آباد سنندج چاپ کتاب هایم شروع گردید و در مدت فقط یک سال حدود 30 عنوان کتاب من توسط انتشارات علمی کالج سنندج  زیر چاپ رفت.

 

یکی از اقدامات موٌثر شما جمع آوری اشیاء و ادوات قدیمی زندگی مردم استان کردستان است. شما از این اقدام چه اهدافی داشتید؟

 

به نظر این جانب ریشه ی آینده را باید در گذشته جستجو نمود. اگر بخواهیم از فرایند و قوانین هر پدیده ای آگاه شویم، بایستی به گذشته برگردیم و با بررسی و پژوهش در ریشه ها و دنبال کردن روند تکامل به موقعیت حال رسیده و با درک تمامی احوالات و شرائط و قوانین به برنامه ریزی برای آینده بپردازیم. لذا اشیاء و ادوات و آثار قدیمی سرنخ موضوعات مختلف می باشند و برای پی بُردن به قانونمندی های سیر تحوّل و پیگیری ها مطالعه و پژوهش روی آن ها الزامی است. بنابراین برای پیش بینی ها و ادامه ی حرکت آگاهانه ضرورت دارد، موزه هائی برپا کنیم و برای حفظ و حراست از آثار و گنجینه های قدیمی کوشش نمائیم. با این طرز تفکر در سال 1391 شمسی اقدام به تاٌسیس اولین موزه ی شخصی در استان کردستان ( موزه ی شخصی فواد ) نمودم که انعکاس فراوانی داشته است.

 

برای گسترش موزه ی شخصی خود چه برنامه های دارید؟

 

قصد دارم موزه ی شخصی فواد را به صلوات آباد سنندج منتقل کرده و در بطن MPT-FOAD  بزرگترین موزه ی کردستان شناسی ایجاد گردد. تمام اشیاء و وسائل قدیمی اهدائی اهالی کردستان با نام و اتیکت صاحبان آن ها در آن موزه نگهداری و مورد بررسی و استفاده قرار گیرند. برای تحقّق این برنامه در قلب صلوات باد سنندج زمین به گردشگری میراث فرهنگی اهداء نمود ه ام. امیدوارم کارهای فیزیکی و ساختمانی   MPT-FOAD  عملیلتی شده و در آینده ای نزدیک شاهد تردّد گردشگران داخلی و خارجی در صلوات آباد باشیم. این اقدام گذشته از انجام رسالت ترویج علم و توسعه ی فرهنگ، علم و امر پژوهش و تحقیقات، برای مردمان زادگاهم صلوات آباد سراسر خیر و برکت مادی و معنوی در بر خواهد داشت.

 

یکی از کارهای بسیار جالب شما نوشتن سفرنامه بوده، در این زمینه چه فعالیتی داشتید؟

 

انسان کنجکاو است و برای پیدا کردن شناخت و ارضای حس کنجکاوی همواره در تکاپو است. در سیر آفاق است که انسان به مشاهدات پدیده ها و صحنه های مغایر با آن چه در محیط اطراف خود با آن ها روبه روست، می پردازد. لذا سفر کردن از واجبات کار یک محقق و پژوهشگر است. من در سفرهای زیادی که در داخل و خارج ایران داشته ام، به مکتوب نمودن اکثر مشاهدات و شنیده ها مبادرت کرده و تعداد سفرنامه هایم افزون بر 300 عنوان گردیده است. امیدوارم بتوانم همه ی آن ها به چاپ برسانم. 

 

در سمینارها وکنفرانس های مختلف علمی و فرهنگی بسیاری حضور داشتید. در این باره توضیحاتی بیان کنید؟

 

شرکت در کنفرانس ها و سمینارها و اجتماعات علمی به همان سیر آفاق و سفر کردن ها بر می گردد. اما سفری آگاهانه برای رویاروئی با دانشمندان و عالمان جهت ارتقاء سطح علمی و اطلاع یافتن از یافته های جدید معرفت بشر برای ادامه ی کارهای پژوهشی و تحقیقاتی است. این جانب همواره با تحمّل رنج ها و مقابله با خطرها به محل تجمعات علمی در اکثر دانشگاه ها و مراکز علمی راه می یافتم و به جمع آوری اطلاعات جدید پرداخته و در جهت توسعه ی بینش و بالا بردن سطح آگاهی خود از هیچ کوششی دریغ نمی کردم. به طور مثال زمانی که حقوق معلمی من چهار هزار تومان بود، بیش از نصف آن را برای شرکت در کنفرانس ریاضی دانشگاه سیستان و بلوچستان هزینه می کردم. فاصله ی 2000 کیلومتری از سنندج تا زاهدان را با هزاران دردسر و خطر می پیمودم. برای درک واقعیات و اطلاع از ماجراها باید سفرنامه ی مربوطه مطالعه گردد.

 

چه موانع و مشکلاتی در مسیر پیشرفت شما بوده است؟

 

اگر از موانع و مشکلات مسیر حرکت خود بگویم، بسیار به درازا می کشد و مثنوی هفتاد من کاغذ شود. عدم درک اطرافیان از تفکرات و ایده های من در جهت ایجاد تحول در محیط زندگی و بالا بردن سطح علمی و رفاه اجتماعی و تسهیل در امورات و بویژه فعالیت های پژوهشی و تحقیقاتی از مهمترین و مخرّب ترین مانع و مشکل در مسیر کارهای خلّاقانه ی من بوده است. خیلی اقدامات ابتکاری را شروع نمودم، اما عدم همکاری و ... اطرافیان مانع از آن شد که به نتیجه ای که مورد نظرم بود، برسم. هرچند با متوقف نمودن کارهایم، آن ها را ابتر و ناقص می کردند، اما آثار و فنداسیون بسیاری از آن ها را هم اکنون نیز می توان مشاهده نمود. مثال فراوان است که بیان آن ها در این مقال نگنجد. 

 

آیا مسولان استان کردستان آن طوری که جایگاه شما بوده توجه کرده اند؟

 

بخش مهم جواب در شرح پاسخ سئوال قبل نهفته است. هرگز فراموش نخواهم کرد که یک مسئول برای سفر من به دانشگاه یک شهر دیگر ایران جهت شرکت در کنفرانس علمی، حتی از صدور برگ ماٌموریت بدون بار مالی دریغ نمود! او توجه نمی کرد که یک معلم علاقمند و دلسوز زندگی خود را رها کرده و با همه ی دردسرها برای غنی کردن فضای علمی کلاس های درس از دهن عائله اش می گیرد و خرج این سفر علمی و تحقیقاتی می کند، چه فوائدی برای ارتقاء آموزش و پرورش جوانان دارد؟! ناچار به ندای دل می پرداختم و برای حفظ تعادل خود می سرودم:

در جمعم و تنهایم، نشنود کس صدایم /عاشقم و شیدایم، شاهد من خدایم

گاهی روم به افلاک، به هرجا سرکشانم/گاهی حیران و سرمست، له شده زیر پایم

آگاهی چو فزون شد، ناکامی من بیشتر /در معنی این جهان، مانده و بی صدایم

هر چند راز هستی، برکس عیان نباشد/بهر شناخت معنی، شاهین تیز پایم

منم فواد دوران، شاهکار آفرینش/برای دید معشوق، همواره در جفایم

            ***************

دیشب من و دل، باهم قراری داشتیم / نهال دوستی را، بهر عمری کاشتیم

آموزش زمن و، پرورش کار دل شد / بهر تربیتش، کورس رقابت گذاشتیم

ناگهان باد خزان، در کندن آن همزمان / صبح از آن بزم محبت، یک خیالی داشتیم

 

چه حرفی برای مخاطبان پورتال ما بخصوص نو معلمان دارید؟

 

من به چاپ بیش از دویست عنوان کتاب از هزاران مطلب گوناگون در زمینه های مختلف علمی پرداخته ام. امیدوارم همه ی آن ها مورد مطالعه قرار بگیرند و اهالی کردستان با تفکر و اندیشه های این جانب بیشتر آشنا شوند. قصد نهائی من رسیدن به سعادت جمعی و خوشبختی برای تمام مردمان است. در سایه ی علم و آگاهی می توانیم رسالت انسانی خودمان را که محبت کردن به همدیگر است به انجام برسانیم. خواستن هرآن چه که برای زندگی مفید خود می خواهیم، برای دیگران خواستن، لازمه ی یک زندگی سعادتمندانه و شاد در اجتماع است. امیدوارم  MPT-FOAD  که مجتمعی شامل کتابخانه و بایگانی اسناد علمی، بزرگترین موزه ی کردستان شناسی، خانه ی موسیقی کردستان و پایگاه و بایگانی اسناد انجمن ریاضی کردستان است، با همّت و کمک و تشریک مساعی تمام اهالی کردستان در صلوات آباد برپا گردد. در آن مکان علمی و پژوهشی جوانان به مطالعه بپردازند و در ساختن و آبادانی وطن و سرزمین خود آگاهانه عمل نمایند و زندگی سالم و تواٌم با سعادت را برای همه به وجود آورند. حرف ها پایانی ندارند و این آغازی بود برای تفکر بیشتر! برای وطنم صلوات آباد که آن را دروازه ی گردشگری کردستان ایران نامیده ام.

 اعتلای همه جانبه را خواهانم. 

انتهای مصاحبه/د.ا 


نظرات کاربران